پیروی از امامان معصوم(ع) نیازمند شناخت فلسفه و سبک زندگی اسلامی از منظر آنان است. نویسنده در این مطلب با مراجعه به آموزه‌های امام حسین(ع) فلسفه و سبک زندگی اسلامی را از منظر ایشان تبیین کرده است. 

شناخت خداوند و عبادت او

از نظر امام حسین(ع) مهم‌ترین امر در زندگی، شناخت خداوند و دانستن مسئولیت انسان در برابر خداوند است؛ اگر کسی خدا را نشناسد به طور طبیعی فلسفه درستی از زندگی نخواهد داشت؛ زیرا این شناخت است که معنا و مفهوم زندگی و سبک آن را دگرگون می‌سازد. از همین رو ایشان می‌فرماید: «ای مردم! خداوند بندگان را آفرید تا او را بشناسند، وقتی که او را شناختند، پرستش کنند و آنگاه که او را پرستیدند، از پرستش غیر او بی‌نیاز شوند.» (بحارالانوار، ج5‌ص 312 ح 1)

از نظر ایشان کسی که خدا را شناخت می‌داند که باید بنده او باشد نه بنده دیگری و هر چیزی را که می‌خواهد از آن خالق و رب و مالک و غنی بخواهد که حکیمانه عمل می‌کند و به هر چیزی عالم و آگاه است و هیچ بخل و عجزی ندارد. این گونه است که نه‌تنها فلسفه زندگی‌اش تغییر می‌یابد، بلکه سبک زندگی‌اش نیز به طور کامل تغییر کرده و دیگر برای هر کار و چیز و خواسته‌ای در خانه دیگری نمی‌رود و هر چیزی را تنها از خدا می‌خواهد و تنها در برابر یک خدا و ارباب، زانو می‌زند و درخواست می‌کند و برده و بنده دیگران نمی‌شود.

از نظر آن حضرت(ع) خدا همه هستی را پر کرده و چون صمد است دیگر جایی را برای دیگری خالی نگذاشته است. پس همه هستی جلوه‌ای از خداوند است. کسی که چنین خدایی را یافت، دیگر نیازی به کسی و چیزی ندارد؛‌ چنان که اگر کسی به چنین خدایی دست نیافت، هیچ‌چیز را به دست نیاورده است و تمام تلاش‌هایش بیهوده خواهد بود و هرگز به آرامش نمی رسد. بنابراین، اگر بخواهیم داراترین و ثروتمندترین شخص را در میان انسان‌ها معرفی کنیم، کسی است که خداوند را در همه جا می‌یابد و به یافتن حقیقی خداوند دست یافته است. چنین کسی دیگر از غیر بی‌نیاز می‌شود و دیگر نیازی به کس و چیزی جز خداوند نخواهد داشت. از این رو امام حسین(ع) می‌فرماید: «ماذا وجد من فقدک و ما الذی فقد من وجدک؟» «پروردگارا! آن که تو را نیافت، چه یافت و آن که تو را یافت، چه از دست داد؟» (بحارالانوار، ج 95 ص 226 ح 3)

البته غفلت از خدا و مراقب بودن او و نیز غفلت از گناه خویشتن عامل سقوط است و انسان باید مراقب باشد و خودش را به حساب کشد تا خطای خویش را جبران کند و گرفتار غفلت دائمی نشود. امام حسین(ع) فرموده است:‌ «ایاک ان تکون ممن یخاف علی العباد من ذنوبهم و یأمن العقوبه من ذنبه»؛ «مبادا از کسانی باشی که از گناه دیگران بیمناکند و از کیفر گناه خود آسوده خاطرند.» (تحف‌العقول، ص 273)

پس با درک چنین خدایی، دیگر از روز خوف و طمع خدایش را عبادت نمی‌کند؛ زیرا می‌داند که خداوند بی‌هیچ منت و عجز و بخل و مانند آن، او را آفریده و این همه نعمت‌های گوناگون به وی بخشیده است. پس عاشق چنین خدایی می‌شود و دوست می‌دارد شاکرانه و عاشقانه با او باشد و او را عبادت کند. این گونه است که سبک عبادت وی با سبک عبادت دیگرانی که خداوند را این‌گونه نشناخته‌اند فرق می‌کند. امام حسین(ع) تفاوت و درجات شناخت آدمی را در سبک زندگی از جمله سبک عبادت انسانها معرفی می‌کند و می‌فرماید: «گروهی خدا را از روی میل به بهشت عبادت می‌کنند، که این عبادت تجارت‌کنندگان است و گروهی خدا را از ترس دوزخ می‌پرستند و این عبادت بردگان است، و گروهی خدا را به سبب شایستگی می‌پرستند، و این عبادت آزادگان است که برترین عبادت است.» (تحف‌العقول، ص 279 ح 4)

اگر کسی بتواند به چنین مرتبه‌ای از شناخت برسد که خداوند را عاشقانه عبادت کند، به طور طبیعی حق عبادت را چنان که باید به جا می‌آورد و به طور طبیعی نیز از پاداش عبادت حقیقی خداوند برخوردار خواهد شد. امام حسین(ع) در این باره می‌فرماید: «من عبدالله حق عبادته اتاه الله فوق امانیه و کفایته؛ هر کس حق معبودیت خدا را به‌جا آورد، خداوند بیش از حد انتظار و کفایتش به او عطا می‌کند.» (بحارالانوار، ج 68 ص 184 ح 44)

از نظر امام حسین(ع) کسی که به جای خدا دیگری را جایگزین می‌کند، زیانکارترین شخص است؛ ایشان می‌فرماید: «لقد خاب من رضی دونک بدلا؛ هر کس به غیر تو دل ببندد، زیان کرده است.» (بحارالانوار، ج 95 ص 216 ح 3)

وقتی همه هستی خواسته و ناخواسته ستایشگران خداوند هستند، از غفلت و جهالت و سفاهت انسان است که از تسبیح و ستایش خداوند باز ایستد. امام حسین(ع) فرمود: «ما خلق الله من شیء الا و له تسبیح یحمد به ربه؛ خداوند هیچ موجودی را نیافرید، جز آنکه برای او تسبیحی قرارداد تا با آن خدا را ستایش کند.» (بحارالانوار، ج 61 ص 29 ح8)

شناخت درست از خداوند موجب می‌شود که رفتار فردی و اجتماعی انسان تحت تأثیر آن قرار گیرد. به عنوان نمونه اگر انسان بداند که اعمال انسانی به خداوند عرضه می‌شود، می‌کوشد تا پیش از آنکه عرضه شود خودش به حساب و کتابش رسیدگی کند و مراقب اعمال خویش باشد. امام‌حسین(ع) فرموده است: «ان اعمال هذه الامه ما من صباح الا و تعرض علی‌الله عزّ و جل؛ همانا اعمال امت، هر بامدادان بر خداوند عرضه می‌شود». (بحار‌الانوار، ج70 ص353 ح54)

همچنین اگر بداند باید همواره رضایت خداوند را جلب کند تا از خشم و غضب خداوندی در امان باشد، به جای رضایت خلق و معصیت خالق به رضایت خالق می‌اندیشد هرچند خلقی را معصیت کند و طبق دستور والدین مشرک خویش یا مسئولان و رهبران طاغی خود عمل نمی‌کند و تنها رضایت خداوند را می‌جوید. امام حسین(ع) در این زمینه جلب رضایت مردم با نارضایتی خداوند را نادرست دانسته و فرموده است: «من طلب رضی‌الناس بسخط الله و کله الله الی‌الناس؛ کسی که برای جلب رضایت مردم، موجب غضب خدا شود، خداوند او را به مردم وا می‌گذارد». (بحارالانوار، ج75 ص126 ح8)

شناخت، دوستی و اطاعت اهل بیت(ع)

پس از شناخت و عبادت و بندگی خداوند، باید نسبت به اهل‌بیت(ع) شناخت یافت؛ زیرا اهل بیت(ع) واسطه شناخت حقیقی مردم با خداوند و آموزگاران تعلیم و تزکیه هستند. (بقره، آیات 129 و 151؛ آل‌عمران، آیه164؛ جمعه، آیه2) براساس روایات بسیار و متواتر، اهل‌بیت(ع) معلمان ملائکه نیز هستند. از امام‌حسین(ع) پرسیده شد: قبل از اینکه خداوند عزَ و جلَ آدم(ع) را خلق کند، شما چه چیزی بودید؟ فرمود: ما شبح‌هایی از نور بودیم که بر گرد عرض خدا می‌چرخیدیم و به ملائکه درس تسبیح و توحید و ستایش خدا را می‌آموختیم». (بحارالانوار، ج57 ص311 ح1)

شناخت جایگاه حقیقی اهل‌بیت(ع)، به ما کمک می‌کند تا نحوه رابطه خود با ایشان را در زندگی تنظیم کرده و به آنان از دریچه و زاویه دیگری نگاه کنیم. وقتی بدانیم که مثلاً اهل بیت(ع) اهل سرّ خدا هستند، به‌طور طبیعی خواسته‌های ما از آنان نیز رنگ دیگر می‌یابد.

امام حسین(ع) درباره مقام و منزلت اهل بیت(ع) در پیشگاه خداوند فرموده است: «ما کسانی هستیم که علم قرآن و بیان آنچه در آن است، نزد ماست و آنچه در نزد ماست نزد هیچ یک از آفریدگان خدا نیست، زیرا ما محرم راز خدائیم.» (بحارالانوار، ج44 ص184 ح11)

انسان همان‌طوری که با شناخت خداوند، به مقام عشق و محبت خداوند می‌رسد و زندگی‌اش رنگ و بویی دیگر می‌یابد، همچنین شناخت اهل‌بیت(ع) چنین خاصیتی دارد. البته این محبت سبب ریزش گناهان نیز می‌شود، چنانکه امام‌حسین(ع) فرموده است: محبت ما اهل بیت سبب ریزش گناهان است، چنانکه باد، برگ درختان را می‌ریزد.» (حیاه الامام‌الحسین، ج1 ص156)

از آیات قرآن همانند آیه 59 سوره نساء و آیات 3 و 55 و 67 سوره مائده و 21 و 33 سوره احزاب و حتی آیات 22 و 23 سوره آل‌عمران و مانند آنها می‌توان دریافت که اهل‌بیت(ع) به سبب عصمت و مقام اولواالامری و مانند آنها واجب الاطاعه هستند.

از نظر قرآن نشست و برخاست با افراد، شخص را همانند آنها می‌کند (نساء، آیه 140) و علاقه و محبت به کسی یا چیزی به معنای انجام آن عمل است. از این‌رو امام‌حسین(ع) دوستی اهل بیت(ع) را به معنای همانند دانسته و می‌فرماید: «من احبنا کان منا اهل‌البیت؛ کسی که ما را دوست بدارد، از ما هل بیت است». (نزهه الناظر و تنبیه الخاطر، ص85 ح19)

براساس همین ملاک است که سلمان از اهل بیت(ع) شمرده می‌شود و پیامبر(ص) می‌فرماید: «سلمان منا اهل‌البیت». اصولاً کسی که کسی را دوست می‌دارد از او اطاعت می‌کنند و به یک همانندی می‌رسد. (آل‌عمران، آیات 22 و 23)

 

 

ویژگی شیعه ازنظر امام‌حسین(ع)

البته امام‌حسین(ع) برای شیعیان که فراتر از محبان هستند و همه هستی خود را به‌گونه‌ای تنظیم می‌کنند که فلسفه و سبک زندگی‌شان مطابق فلسفه و سبک زندگی امامان معصوم(ع) باشد، ویژگی‌هایی را بیان می‌کند که توجه به آنها مهم است. ازنظر ایشان باید شیعیان تهیدستی و کشته شدن را بپذیرند؛ زیرا اهل‌بیت(ع) همواره با چنین حالتی زیسته و در نهایت با شمشیر و زهر کشته شده‌اند. امام‌صادق(ع) می‌فرماید: ما منا الا مقتول او مسموم؛ از ما اهل‌بیت(ع) کسی جز کشته یا مسموم نشده است.

امام حسین(ع) به شیعیان هشدار داده و به آنان می‌فرماید: «به خدا سوگند، فقر و قتل به سوی دوستان ما، از حرکت اسبان تیزپا و جریان سیل در مسیرش، سریع‌تر است». (بحار‌الانوار، ج 64 ص 249 ح 85)

البته فقر و تنگدستی همیشه بد نیست؛ زیرا برخی از این امور آموزنده است و موعظه‌گر دایمی بشر است تا او خودش را گم نکند. امام حسین(ع) درباره اثر تنگدستی، بیماری و مرگ در سبک زندگی انسان و جلوگیری از تکبر و ایجاد تواضع می‌فرماید: «لولا ثلاثهًْ ما وضع ابن آدم راسه لشیء الفقر و المرض و الموت؛ اگر سه چیز نبود، آدمی سرش را در برابر هیچ چیز فرود نمی‌آورد؛ تنگدستی،‌ بیماری و مرگ». (نزههًْ الناظر و تنبیه الخاطر، ص 85 ح 4)

اصولا پذیرش و قبول معاد در آخرت و حساب و کتاب آن موجب می‌شود تا انسان رفتار خویش را اصلاح کند. اینکه مرگ همواره هشدار می‌دهد خیلی مهم است و انسان را از سفاهت و بی‌خردی دور می‌کند. امام حسین(ع) اثر خردمندی و یقین به مرگ را در خراب دنیا و آباد کردن آخرت دانسته و می‌فرماید: «اگر مردم خردمند می‌شدند و مرگ را باور می‌داشتند، دنیا ویران می‌شد». (احقاق الحق، ج 11 ص 592)

از دیگر ویژگی‌های شیعیان آن حضرت(ع) تقوا، به‌ویژه در برخی از امور اجتماعی و اقتصادی است. ایشان می‌فرماید که شیعیان از خیانت و مکر و نیرنگ به دور هستند. امام حسین(ع) فرمود: «شیعه ما کسی است که دلش از هرگونه خیانت و نیرنگ و مکری پاک است.» (بحار‌الانوار، ج 65 ص 156 ح 10)

اخلاق فردی و اجتماعی شیعه امام حسین(ع)

پس از شناخت خدا و اهل بیت(ع) مهم‌ترین اصول زندگی از نظر امام حسین(ع) مسائل اخلاقی است. یکی از ویژگی‌های اخلاقی که امام‌حسین(ع) بر آن تاکید دارد؛ خوش‌خلقی و سکوت تفکری است.

ایشان می‌فرماید:‌«الخلق الحسن عباده و الصمت زین؛» «خوش‌خویی، عبادت است و سکوت، زینت.» (تاریخ الیعقوبی، ج 2 ص 264)

امام حسین(ع) نسبت به سکوت متفکرانه تاکید دارد و از هرگونه سخن کاهنده ارزش و اعتبار پرهیز می‌دهد و می‌فرماید: «لا تقولوا بالسنتکم ما ینقص عن قدرکم؛ «چیزی که از ارزشتان بکاهد، بر زبان جاری نکنید». (جلاء‌العیون، ج 2 ص 205)

از نظر امام حسین(ع) اخلاق اجتماعی مانند صله رحم همان‌طوری که آثاری در حیات انسان به جا می‌گذارد و موجب افزایش عواطف و احساسات و برکت در زندگی و مال می‌شود، تاخیر در مرگ و افزایش روزی را نیز موجب می‌گردد.

امام حسین(ع) در این باره فرموده است: «من سره ا ن ینسا فی اجله و یزاد فی رزقه فلیصل رحمه؛ کسی که دوست دارد اجلش به تاخیر افتد و روزی‌اش افزایش یابد، صله رحم به جا آورد». (بحارالانوار، ج 71 ص 91 ح5)

از دیگر اخلاق مهم انسان در مقام احسان و اکرام، گذشت در حال قدرت است که امام حسین(ع) به آن توجه می‌دهد و می‌فرماید: «ان اعفی الناس من عفا عن قدرهًْ؛ باگذشت‌ترین مردم کسی است که با وجود قدرت، گذشت کند». (بحارالانوار، ج 75 ص 121 ح 4)

همچنین شیعه اهل بیت(ع) در برطرف کردن گرفتاری مومن کوشا و جدی است. امام حسین(ع) فرموده است: «هر که گرفتاری مومنی را برطرف کند، خداوند گرفتاری‌های دنیا و آخرتش را برطرف می‌کند». (بحارالانوار، ج 75 ص 122 ح 5)

انسان مومن وقتی آخرت و رضایت خداوند را اصل قرار می‌دهد، در دنیا و سبک زندگی‌اش هرگز در برابر ظلم و ظالم و معصیت خداوند سر تعظیم فرود نمی‌آورد و ذلت را نمی‌پذیرد. از این رو از منظر امام حسین(ع) مرگ با عزت و زندگی با ذلت برتر خواهد بود. ایشان می‌فرماید: «موت فی عز خیر من حیاه فی ذل؛ «مرگ با عزت برتر از  زندگی با ذلت است». (بحارالانوار، ج 44 ص 192 ح4)

از دیگر خصوصیات اخلاقی مومن آن است که میان گفتار و عملش همسانی است. امام حسین(ع) فرموده است: «ان الکریم اذا تکلم بلکام، ینبغی ان یصدقه بالفعل؛ بزرگوار کسی است که گفتارش با عملش یکی باشد». (مستدرک‌الوسائل، ج 7 ص 193 ح 6)

اما کسی که زبان و رفتارش دوگانه است و ناهمسانی در آن نمودار است در حقیقت منافقی است که لباس ایمان و اسلام بر خود پوشیده است. البته شناخت منافقان سخت است ولی همواره نشانه‌هایی است که می‌توان با آن منافقان را شناخت؛ چنانکه از نظر امام حسین(ع) دشمنی با علی(ع) نشانه نفاق است و از این طریق می‌توان مومنان را  از منافقان باز شناخت ایشان می‌فرماید: «ما در عهد رسول خدا(ص) منافقان را نمی‌شناختیم، جز از طریق دشمنی آنها با علی و اولادش». (عیون‌ اخبار‌الرضا، ج 2 ص 72 ص 305)

آدمی در رفتار اجتماعی نباید خودش را در موقعیتی اندازد که گناهی را مرتکب شود که ناچار به عذرخواهی شود. انسان مومن از گناه و خطا پرهیز می‌کند تا مجبور به پوزش نشود. وقتی انسان برخی از کارها را با برخی دیگر می‌سنجد می‌بیند که بهتر است برخی از مشکلات را بپذیرد ولی خودش مرتکب گناهی نشود که نیازمند عذر و پوزش باشد. امام حسین(ع) می‌فرماید: «رب ذنب احسن من الاعتذار منه؛ «چه بسا کارهایی با پیامد بد، نیکوتر از پوزش باشد». (بحار‌الانوار،‌ج 57 ص 128 ح 11)

از جمله رفتارهای زشت اجتماعی غیبت است که آثار سوء دنیوی و اخروی دارد. از نظر امام حسین(ع) اثر غیبت در آخرت آن است که شخص غیبت‌کننده خورش سگ‌های دوزخ می‌شود. امام حسین(ع) فرموده است: «کف عن الغیبهًْ فانها ادام کلاب النار؛ «از غیبت بپرهیز، که خورش سگ‌های دوزخ است». (بحارالانوار، ج 75 ص 117 ح 2)

البته وظیفه هر مومن در عمل اجتماعی آن است که به معروف امر و از منکر نهی کند. از این رو، می‌فرماید: «سزاوار نیست که مومن، گناهکاری را ببیند و او را از گناه باز ندارد». (کنز العمال، ج 3 ص 85 ح 5614)

آن حضرت(ع) در همین راه حتی جانش را داد.

انسان باید موعظه‌گر خود و دیگران باشد و هرگز موعظه را نادیده نگیرد. از نظر امام حسین(ع) خیر در پذیرش موعظه است و بهترین کس آن است که پنج چیز را داشته باشد تا برترین خیرها را نصیب خود بگرداند. آن حضرت فرموده است: «پنج چیز است که در هر کسی نباشد، خیر زیادی در او نیست. عقل، دین، ادب، حیا و خوش‌خویی». (حیاهْ الامام الحسین(ع)، ج 1 ص 181)

منبع: کیهان