سؤال این است که آیا زیبایی و جمال که در زنان است نعمت نیست؟! آیا به وسیله این زیبایی سبب انحراف جوانان را فراهم کردن گناه نیست و آیا این گناه طبق کلام امیرمؤمنان(ع) کفران نعمت نیست؟!

به گزارش وبلاگ زندگی بهتر، با توجه به سؤالات مکرر مخاطبان درباره استنادات سخنان استاد انصاریان در سخنرانی خود پیرامون ارتباط گناهان و زوال نعمت‌ها و ایجاد گرفتاری‌ها به نکات زیر اشاره می‌شود:

معنای گناه

در اسلام گناه یعنی هر کاری که برخلاف فرمان خداوند متعال باشد گناه هر چند کوچک باشد چون نافرمانی خداست بزرگ است چنانکه رسول اکرم(ص) در سخنی به ابوذر فرمودند: «لَا تَنْظُرْ إِلَى صِغَرِ الْخَطِیئَةِ وَلَکِنِ انْظُرْ إِلَى مَنْ عَصَیْتَ».

اى ابوذر، به کوچکى گناه نگاه نکن، بلکه به بزرگى و عظمت خداوندى نگاه کن که با گناه، از فرمانش سرپیچى مى‌کنى.

اقسام گناه:

عالمان دین و مربیان اخلاق گناهان را بر دو گونه تقسیم کرده‌اند:

الف: گناهان کبیره «بزرگ»/ ب: گناهان صغیره «کوچک»

این تقسیم‌بندی از قرآن و روایات سرچشمه گرفته است. آیه 31 سوره نسا می‌فرماید: «إِنْ تَجْتَنِبُوا کَبٰائِرَ مٰا تُنْهَوْنَ عَنْهُ نُکَفِّرْ عَنْکُمْ سَیِّئٰاتِکُمْ وَ نُدْخِلْکُمْ مُدْخَلاً کَرِیماً»؛ اگر از گناهان بزرگی که از آنها نهی می‌شوید دوری کنید، گناهان کوچکتان را از شما محو می‌کنیم، و شما را به جایگاهی ارزشمند و نیکو وارد می‌کنیم.

در مواردی گناه صغیره به کبیره تبدیل می‌شود که عبارتند از:

الف: اصرار بر گناه صغیره: گناه صغیره مانند نخ نازکی و باریکی است که اگر تکرار شود طناب و ریسمان ضحیم و کلفتی می‌شود که پاره کردنش مشکل است. امام باقر(ع) در شرح آیه: «وَ لَمْ یُصِرُّوا عَلىٰ مٰا فَعَلُوا وَ هُمْ یَعْلَمُونَ»، فرمودند: اصرار عبارت از این است که کسی گناهی کند و از خدا آمرزش نخواهد و در فکر توبه نباشد.

همچنین امام صادق(ع) فرمودند: «لَا صَغِیرَ مَعَ الْإِصْرَار»؛ هیچ گناهى با تکرار و اصرار، کوچک نیست.

ب: کوچک شمردن گناه: امیر مومنان علی(ع) می‌فرماید: «أَشَدُّ الذُّنُوبِ مَا اسْتَهَانَ بِهِ صَاحِبُهُ»؛ بدترین گناهان، گناهى است که گنهکار، آن را کوچک بشمارد.

ج: اظهار خوشحالی هنگام گناه: امیر مومنان(ع) فرمودند: «شر الاشرار من تبهج بالشر»؛ بدترین بدها کسی است که به انجام بدى خوشحال شود.

د: تجاهر به گناه: آشکار نمودن گناه نیز گناه صغیره را تبدیل به گناه کبیره می‌کند و این به جهت آن است که علنی کردن گناه حاکی از جرأت و بی‌باکی بیشتر گنهکار است که موجب آلوده کردن جامعه و عادی نمودن گناه می‌شود.

امیر مومنان(ع) فرمودند: «ایاک و المهاجرة بالفجور فانه من اشد المآثم»؛ از آشکار نمودن گناهان بپرهیز که آن از سخت‌ترین گناهان است. نکته مهم این است که برخی از گناهان زمینه سازان گناهان متعدد مثل بدحجابی که در ابتدای امر گناه صغیره است اما با اصرار و استمرارش به کبیره تبدیل می‌شود و علاوه موجب پیدایش گناهان کبیره می‌شود زیرا زمینه‌های گناه در وجود انسان عبارتند از غرایز و قلب و فکر و اندیشه است. بی‌حجابی و بی‌مبالاتی در پوشش زنان غریزه جنسی را تحریک و فکر و اندیشه گناه را پرورش می‌دهد و فحشا و ولنگاری به همراه دارد که بر هیچ عاقلی قابل تردید و انکار نیست.

سؤالی که باقی می‌ماند این است که:

آیا کسانی که با تساهل و تسامح با موضوع بی حجابی و بد حجابی بر خورد می‌کنند و آن را سهل و آسان می‌پندارند فکر نمی‌کنند که به تشویق گنهکار می‌پردازند.

رسول اکرم(ص) فرمودند: «إذا مُدِحَ الفاجِرُ اهتَزَّ العَرشُ و غَضِبَ الرَّبُّ»؛‌ هرگاه بدکار ستوده شود، عرش بلرزد و پروردگار به خشم آید. و در سخنی دیگر پیامبر(ص) فرمودند: «حْثُوا فِی وُجُوهِ الْمَدَّاحِینَ التُّرَابَ»؛ به صورت آنها که از گناهکاران مدح و تمجید می‌کنند خاک بپاشید.

آیا هنوز جایی بر دفاع از بدحجابی و بی حجابی باقی می‌ماند. بدتر از گناه توجیه گناه و دلیل تراشی بر گناه است زیرا توجیه گناه یک نوع کلاهبرداری دینی است. خداوند متعال در قرآن می‌فرماید: «بَلِ اَلْإِنْسٰانُ عَلىٰ نَفْسِهِ بَصِیرَةٌ»؛ بلکه انسان خود به وضع خویش بیناست. «وَ لَوْ أَلْقىٰ مَعٰاذِیرَهُ»؛ و هر چند [برای توجیه گناهانش] بهانه‌ها بتراشد.

آثار و پیامدهای گناه از نظر آیات وروایات:

از اموری که قابل تردید نیست و از مسلمات دین و علم و تجربه است که کردار انسان چه نیک و چه بد دارای پیامد در دنیا و آخرت است و مانند بذری است که کاشته می‌شود و ثمره می‌دهد. این جهان کوه است و فعل ما ندا/ سوی ما آید نداها از صدا. و به عبارت دیگر هر عملی دارای عکس‌العمل و هر کنشی دارای واکنش است و مکافات عمل هم در دنیا وجود دارد و هم در آخرت با این تفاوت که مکافات عمل در دنیا در مقایسه با آخرت کمتر است.

اثر طاعت و بندگی و تقوا و پرهیزگاری نزول برکت آسمانی می‌شود چنانکه قرآن می‌فرماید: «وَ لَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُرى‏ آمَنُوا وَ اتَّقَوْا لَفَتَحْنا عَلَیْهِمْ بَرَکاتٍ مِنَ السَّماءِ وَ الْأَرْضِ»؛ ونیز توبه و استغفار سبب ریزش رحمت الهی می‌شود. چنانکه می‌فرماید: «فَقُلْتُ اسْتَغْفِرُواْ رَبَّکُمْ إِنَّهُ کَانَ غَفَّارًا* یُرْسِلِ السَّمَآءَ عَلَیْکُم مّدْرَارًا». و ازطرفی گناه موجب نزول عذاب و قطع رحمت وبرکات الهی می‌شود.

«فَأَنْزَلْنٰا عَلَى اَلَّذِینَ ظَلَمُوا رِجْزاً مِنَ اَلسَّمٰاءِ بِمٰا کٰانُوا یَفْسُقُونَ»؛ ما هم بر ستمکاران به سبب آنکه همواره نافرمانی می‌کردند، عذابی از آسمان فرود آوردیم. و در آیه 49 سوره مائده می‌خوانیم:

«فَاعْلَمْ أَنَّمٰا یُرِیدُ اَللّٰهُ أَنْ یُصِیبَهُمْ بِبَعْضِ ذُنُوبِهِمْ وَ إِنَّ کَثِیراً مِنَ اَلنّٰاسِ لَفٰاسِقُونَ»؛ بدان که خدا می‌خواهد آنان را به سبب پاره‌ای از گناهانشان مجازات کند؛ و مسلماً بسیاری از مردم فاسق‌اند. و در آیه هفتم سوره انعام هلاکت قومی را به سبب گناهانشان بیان می‌کند: «فَأَهْلَکْنٰاهُمْ بِذُنُوبِهِمْ وَ أَنْشَأْنٰا مِنْ بَعْدِهِمْ قَرْناً آخَرِینَ»؛ پس آنان را به کیفر گناهانشان هلاک کردیم، و بعد از آنان اقوامی دیگر را پدید آوردیم.

«فَأَخَذْنٰاهُمْ بِمٰا کٰانُوا یَکْسِبُونَ»؛ ما هم آنان را به کیفر اعمالی که همواره مرتکب می‌شدند [به عذابی سخت] گرفتیم. «وَ مٰا أَصٰابَکُمْ مِنْ مُصِیبَةٍ فَبِمٰا کَسَبَتْ أَیْدِیکُمْ وَ یَعْفُوا عَنْ کَثِیرٍ»؛ و هر آسیبی به شما رسد به سبب اعمالی است که مرتکب شده اید، و از بسیاری [از همان اعمال هم] درمی‌گذرد.

از دیدگاه احادیث اهل بیت هر گونه نکبت و بلا اعم از روحی و جسمی از گناه سرچشمه می‌گیرد. امام باقر(ع) فرمودند: «ما من نکبةٍ تصیب العبد الّا بذنبٍ»؛ هیچ گرفتاری ای به بنده نمی رسد، مگر به سبب گناه. امیر مومنان(ع) فرمودند: «مَا جَفَّتِ الدُّموعُ إلّا لِقَسوَةِ القُلوب وَ ما قَسَتِ القُلوبُ إلّا لِکَثرَةِ الذُّنوب»؛ چشم‌ها خشک نمی‌شود مگر به خاطر قساوت قلب و دلها قساوت پیدا نمی‌کند مگر به سبب زیادی گناه. امام صادق(ع) سلب نعمت را نتیجه گناه می‌داند و می‌فرمایند:

«اِنَّ اللهَ عَزَّ وَجلَّ قَضی قَضاءً حتماً لاینعُمُ عَلی العبدِ بِنِعمَهٍ لِیَسلُبَها اِیّاها حتّی یَحدثُ العَبدُ ذَنباً یَستحقُّ بِذلکَ النٍّقمهِ». حکم حتمی و تخلف ناپذیر خداوند آن است که نعمتی را که به بنده اش داده است، نگیرد مگر آن که قبلاً بنده گناهی مرتکب شده باشد.

با بررسی آیات و روایات برخی از عواقب گناه عبارتند از: قطع باران، ویرانی خانه، بلاهای بی‌سابقه، پرده دری و رسوایی، کوتاهی عمر، زلزله، فقر عمومی، اندوه، بیماری، خشم و لعن الهی و....

گناه موجب غضب الهی می‌شود و قطع باران به همراه دارد. رسول خدا(ص) فرمودند: وقتی خداوند بر امتی غضب کند و عذاب بر آنان نفرستد نرخ‌ها گران می‌شود عمر‌ها کوتاه می‌شود و تجار سود نمی‌برند نهر‌ها پر نمی‌شود و باران از مردم قطع می‌شود.

امام باقر(ع) در اصول کافی جلد سوم در ضمن حدیثی می‌فرماید: هیچ سالی کم باران‌تر از سال دیگر نیست ولی خدا باران را به جایی که خواهد می‌فرستد چون مردمی مرتکب گناهان شوند خدای عزو جل بارانی را که در آن سال برای آنها مقدر فرموده است از آنها بر می‌گرداند و به مناطق دیگر فرستد.

در روایات اسلامی نیز بعضی از گناهان مثل ارتباط نامشروع را عامل قطع رزق معرفی می‌کند. رسول خدا(ص) می‌فرماید: «فِی الزِّنَا سِتّ خِصَالِ ثَلاَثٌ مِنْهَا فِی الدُّنْیَا وَثَلاَثٌ فِی الْآخِرَةِ فَاَمَّا الَّتِی فِی الدُّنْیَا فَیَذْهَبُ بِالْبَهَاء وَیُعَجِّلُ الْفَنَاء وَیَنْقَطِعُ الرِّزْقَ». امام صادق(ع) می‌فرماید: «اَلذُّنوبُ التّی تَحبِسُ الرِّزقَ الزِّنا»؛ از جمله گناهانی که جلوی روزی را می‌گیرد زناست.

یکی از پیش زمینه‌های رواج روابط نامشروع عبارت از بی‌بند و باری و بی‌حجابی و بدحجابی است. که به دنبالش هرزه نگاهی و تحریک غریزه جنسی است. از عوامل دیگر سلب نعمت عبارت از کفران نعمت و گناه ناسپاسی است. قرآن کریم، ناسپاسی را موجب شدت عذاب معرفی می‌کند: {ولئن کفرتم إن عذابی لشدید}، و شکران نعمت را موجب ازدیاد آن میداند. {لئن شکرتم لأزیدنکم}.

امام سجاد(ع) درباره ناسپاسی می‌فرماید: کفران نعمت و ترک شکر، نعمت‌های الهی را تغییر می‌دهد. و توجه به این نکته مهم است که از مصادیق کفران نعمت این است که به وسیله نعمت مرتکب معصیت شود چنانکه امیرمؤمنان(ع) می‌فرماید: «مَنِ اسْتَعَانَ بِالنِّعْمَةِ عَلَی الْمَعْصِیَةِ فَهُوَ الْکَفُورُ»؛ کسی که با نعمت خدا گناه می‌کند، کفران نعمت و ناسپاسی می‌کند.

سؤال این است که آیا زیبایی و جمال که در زنان است نعمت نیست؟! آیا به وسیله این زیبایی سبب انحراف جوانان را فراهم کردن گناه نیست و آیا این گناه طبق کلام امیرمؤمنان(ع) کفران نعمت نیست. اگر موی سر و جمال و زیبایی برای زنان نعمت است که قطعاً چنین هست، بی حجابی مصداق کفران چنین نعمتی است که امیرمؤمنان(ع) می‌فرماید: مبغوض‌ترین مردم نزد خدا مردمی هستند که با استفاده نامشروع از نعمت‌های خدا، کفران نعمت و ناسپاسی می‌کنند.

جای تعجب است که برای عده‌ای قابل باور نیست که بی‌حجابی و بی‌بندوباری زمینه‌ساز گناهان و انحرافات فراوانی است که بر هیچ عاقل و خردمندی جای انکار و تردید باقی نمی‌گذارد.

نکته:

گاهی برای عده‌ای این سؤال مطرح است که چرا در بلاد کفر که بی‌حجابی و گناهان دیگر رواج دارد عذابی نازل نمی‌شود و در فراوانی نعمت هستند؟ پاسخ این سؤال در آیات و روایات بیان شده است.

در آیات سوره اعراف خداوند می‌فرماید: «وَ اَلَّذِینَ کَذَّبُوا بِآیٰاتِنٰا سَنَسْتَدْرِجُهُمْ مِنْ حَیْثُ لاٰ یَعْلَمُونَ»؛ و کسانی که آیات ما را تکذیب کردند، به تدریج از جایی که نمی دانند [به ورطه سقوط و هلاکت می‌کشانیم تا عاقبت به عذاب دنیا و آخرت دچار شوند.]

و در سوره قلم می‌فرماید: «فَذَرْنِی وَ مَنْ یُکَذِّبُ بِهٰذَا اَلْحَدِیثِ سَنَسْتَدْرِجُهُمْ مِنْ حَیْثُ لاٰ یَعْلَمُونَ»؛ پس مرا با کسانی که این قرآن را انکار می‌کنند واگذار، به زودی ما آنان را به تدریج از آن جا که نمی دانند [به سوی عذاب] می‌کشانیم. امام صادق(ع) در ذیل آیه استدراج فرمودند: منظور از این آیه بنده گنهکاری است که پس از انجام گناه خداوند او را مشمول نعمتی قرار می‌دهد ولی او نعمت را به حساب خوبی خودش گذاشته و از استغفار در برابر گناه غافلش می‌سازد.

امام حسین(ع) فرمودند: استدراج از خداوند سبحان آن است که نعمت بنده را فراوان کند و توفیق شکر را از او سلب نماید. از مجموع آیات و روایات چنین بدست می‌آید که خداوند گناهکاران و طغیان گران را طبق یک سنت فورا گرفتار مجازات نمی‌کند بلکه درهای نعمت را به روی آنان می‌گشاید و هرچه طغیان بیشتر شود نعمت هم افزونی می‌یابد. که در این صورت دو حالت دارد:

الف: متنبه می‌شوند که مصداق هدایت الهی است.

ب: بر غرور و معاصی آنان افزوده می‌شود که مضمون استدراج و سیر و حرکت تدریجی به سوی عذاب و مجازات دردناکتر و شدیدتر است. سنت استدراج منحصر به عصر و نسل و قوم خاصی نیست و همه عصرها و نسل‌ها را دربر می‌گیرد./پایگاه اطلاع‌رسانی دفتر استاد شیخ حسین انصاریان