بانوان و مردان هنرپیشه به سمبل‌های تجرد یا ازدواج‌ها و طلاق های زود گذر بدل شده‌اند و با مدیریت غلط فرهنگی حاکم، قبح ازدواج و طلاق آسان به سادگی می‌شکند.

به گزارش وبلاگ زندگی بهتر، کاش مسئولان کشور به جای اینکه در شرایط حساس کنونی به جای اجرای عملیات سیاسی مچ‌گیری حزبی و به جای اینکه دست یکدیگر را رو کنند، دست های یکدیگر را می‌گرفتند تا کلیت نظام اجرایی کشور کمتر شرمنده رهبری و مردم شود.

نظام مستقلی که در سطوح کلان سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و ... قرار است پارادایموابستگی‌زدایی را با کیفیت و کمیت ارتقاء یافته‌تری اجرایی کند نیاز به کنش انقلابی کلان‌تر مدیران و کارگزاران سیاسی در سطوح اجرایی کشور دارد
 
باید به این مهم اذعان داشت، پارادیم وابستگی‌زدایی صرفا مفهومی اقتصادی نیست. وابستگی زدایی اولی در شرایط کنونی، وابستگی زدایی فرهنگی است. دشمنان نظام همانطور که در سطور پیشین اشاره شد، سعی دارند در یک تقابل فرهنگی اقتصادی، اولویت تقابل را بنا بر تقابل فرهنگی گذاشته‌اند و آنچه در شرایط کنونی رخ می‌دهد موید این مهم است که میزان وابستگی فرهنگی (علی الخصوص فرهنگ عامه) به فرهنگ مهاجم، در اثر غفلت‌های اجرایی در حوزه فرهنگ افزون می شود
در این شرایط فرهنگ مهاجم مستحکم ترین قلعه نظام را  هدف قرار داده است؛ نظام خانوادهروز گذشته با ابلاغ بند یک اصل 110 قانون اساسی توسط رهبر انقلاب ، در مورد سیاست های کلی«خانواده»، سطح تقابل استراتژیک تهاجم فرهنگی وارد فاز اجرایی تازه‌ای شد
اگر در یک برنامه بلند مدت بیست ساله دشمن روی تغییر وضعیت عمومی فرهنگی جامعه سرمایه گذاری می‌کرد، پس از حوادث ملتهب سیاسی سال 1388 وارد فاز انقلاب نرم فرهنگی برای دگردیسی خانواده شده است و در این راستا فعالیت‌های فرهنگی رسانه ای خود را بشدت تقویت کرده است
 
در نخستین بند ابلاغیه اعلام شده توسط رهبر معظم انقلاب، به ایجاد جامعه‌ای خانواده محور و تقویت و تحکیم خانواده و کارکردهای اصلی آن برپایه الگوی اسلامی خانواده به عنوان مرکز نشو و نما و تربیت اسلامی فرزند و کانون آرامش بخش، اشاره شده است
قوای اجرایی فرهنگی مسئول، پس از انفعالی تقریبا هفت ساله باید با جدیت و کار انقلابی بیشتری فرهنگ سازی مبتنی بر امنیت بنیان خانواده را  از طریق مراجع اجرایی در این حوزه دنبال کنند و البته رسانه‌های مرجع نیز در پیوندی با قوه اجرایی کشور برای محقق شدن این آرمان انقلابی باید تلاشی شبانه روزی را آغاز کنند
در دهه اول انقلاب دشمنان با مواجهه میلیتاریستی (نظامیدر پی سست کردن حریم ایمن انقلاب بودند، در دهه دوم با تقابل و چالش‌های سیاسی با تاثیر بر عناصر و افرادی در داخل سعی در مواجه با پیکره نظام داشتند و در دهه سوم سعی در تغییر نرم و مخملی در فرهنگ عامه را دانستند که ماحصل تقابل اول منجر به جنگ با رژیم بعث، تقابل دوم منجر به فتنه 78و تقابل سوم منجر به فتنه 1388 شد
فاز چهارم انقلاب مخملی!
اما فاز چهارم تهاجم، با متمرکز شدن بر از میان بردن حریم ایمن خانواده است. وقتی از سوی رهبری انقلاب حفظ حریم خانواده بدین صورت به نهادهای اجرایی کشور ابلاغ می‌شود به سادگی می‌توان نتیجه گرفت که دشمن با یک تقابل اجتماعی فرهنگی مرزهای جدال خویش را تا پشت دروازه حریم خانواده‌ها پیش آورده و ضرورت مواجه جدی و حرکت انقلابی اجتماعی در مواجه با این خطر بنیادین را باید با تمام توان قوای اجرایی، با ابزارهای کاربردی را، در حفظ حریم نهاد خانواده بکار گرفت.

  چرا باید دشمن خلاء‌های استراتژیک را پر کند؟
در این نبرد همه جانبه دشمنان هر‌گونه خلأ استراتژیک را به سادگی با ابزارهای رسانه‌ای پر خواهندکرد. به عنوان نمونه برای تغییر در چهارچوب رسمی و سنتی خانواده، شبکه‌های رسانه‌ای مهاجم از طریق شبکه‌های ماهواره‌ای و اینترنتی نوعی از سرگرمی مضر را در قالب سریال‌‌های «غیرآمریکایی» ارائه می‌کنند که قبح برخی روابط فامیلی را در قالب چارچوب حریم مقدس خانواده می‌شکند و جالب اینجاست که هزینه گزاف خرید و صداگذاری فارسی از طریق کشورهای همسایه عربی تامین می‌شود.

 به دو نکته اساسی باید توجه کرد که حامیان رسانه‌هایی که در قالب سرگرمی حریم خانواده را نشانه گرفته‌اند، کشورهای همسایه هستند و نکته جالب تر این است که تولیداتی که در شبکه‌های تلویزیونی آمریکایی پخش می‌شود را عرضه نمی‌کنند.

عمدتا در سریال‌های آمریکایی با توجه به فرهنگ لیبرال جاری در متن و محتوای آثار، هیچگاه حریم مقدس خانواده به صورت مستقیم نشانه گرفته نمی‌شود. سریال‌های ترکی در کشور ترکیهتولید می‌شوند و با حمایت عربستان سعودی در مجموعه شبکه‌های ماهواره‌ای با زبان فارسی پخش می‌شوند.

 این اتفاق در حالی می افتد که تولیدات رسانه‌های مرجع داخلی به هیچ وجه در مسیر تقدس بخشیدن به بنیان خانواده نیست. متولی فرهنگ در قوه اجرایی متاسفانه به آثاری مجوز اعطا می‌کند و بعضا از فیلم‌هایی حمایت می‌کند که خانواده را نشانه گرفته‌اند.

دشمنان با استفاده از حربه سرگرمی سازی، از طریق رسانه‌هایی که مرجعیت کاذب به خود گرفته‌اند تخریب حریم خانواده را اجرایی می‌کند و این رسانه‌ها و محتوای آثارشان از طریق رسانه‌های مرجع مورد تحلیل و واکاوی قرار نمی‌گیرد. گویی هیچ اتفاقی نیفتاده است و جملگی مدیران فرهنگی برای حفظ میز، چیزی به زبان نمی آورند مبادا قصورشان عیان شود.

با تجمع در مسجد می‌توان از تفرد رسانه‌های مهاجم گریخت

در بند مهم دیگری دراین ابلاغیه به برجسته کردن کارکردهای ارتباط خانواده و مسجد برای حفظ و ارتقاء هویت اسلامی و ملی و صیانت از خانواده و جامعه اشاره شده است. با توجه به خلاء کلان در رسانه‌های مرجع، ساحت مقدس مسجد توسط مسئولان بلند پایه فرهنگی، باید ساحتی رسانه‌ای به خود بگیرد. نهادهای متولی فرهنگ با تلاش چشمگیر (نه مثل این بیست سال اخیر) می‌توانند کانون‌های مسجدی را تقویت کنند. نسل جوانی که فراغتش را، در عین تفرد با چشم دوختن به رسانه‌های دروغین ماهواره ای، بازی‌های پوشالی، تماشای مسابقات بی هدف ورزشی و جستجوی بی انگیزه درآپارتمانهای کوچک می گذارد می تواند در تجمعات رسانه‌ای گروهی مساجد حضور پیدا کند و در واقع این تجمعات منجر به ارتقای سطح فرهنگی جامعه می‌شود
متأسفانه جشنواره کم بودجه عمار اگر توسط نهادهای متولی حمایت شود و اگر جلسات نمایش فیلم و سرود خوانی در تجمعات مسجدی در یک بازه زمانی یکساله ادامه پیدا کند، گام موثری در ساحت رسانه ای مسجد است. ضمن اینکه نشاط اجتماعی مطلوب به جامعه بازخواهد گشت و جامعه مبتلا به تفرد به تجمع عادت خواهد کرد. ضمن اینکه ساختار رسانه ای مسجد موجب انتقال داده های حقیقی به بطن جامعه خواهد شد.احیای مسجد و تغییر کارکرد کانونی و میل به یک ساحت رسانه‌ای می‌تواند عالی‌ترین دستاورد اجرایی از ابلاغ معظم له باشد.

مسیر فرهنگ را چرا باید تغییر داد؟

اما در این ابلاغ یک بند اساسی و مهم را رسانه‌های مرجع باید در نظر گیرند که رهبر معظم انقلاب بدان اشارتی استراتژیک دارد؛ ممنوعیت نشر برنامه‌های مخل ارزش‌های خانواده. این ممنوعیت‌ها شامل نشر آثار رسانه‌ای در مدیوم‌های مختلف است. در شرایط کنونی رسانه‌های مرجع مثل تئاتر و سینما حریم خانواده را به چالش می کشند و در اخلال نرم فرهنگی گام‌های بزرگ برمی‌دارند و نهاد های اجرایی با اتکا به تبصره های «من درآوردی» تبلیغاتی و پروپاگاندای سیاسی، با تابلو جذب حداکثری و حفظ حریم خالقان آثار هنری، در مقابل این تخریب گسترده سکوت پیشه کرده‌اند و وضعیت انفعالی کنونی به حرکت‌های کلان دشمنان و رسانه‌ های مهاجم به شکل مطلوبی کمک خواهد کرد. باید نظارت اجرایی و موشکافانه، بدون اعمال فشار و تهدید، با یک راهبری کلان مسیر فرهنگ را از سویه کنونی به سویه درست تغییر داد
تأثیر رسانه های مرجع چرا مخرب است؟
بخش اعظمی از خروجی رسانه‌های مرجع مثل سینما و تئاتر، موجب ایجاد فرصت برای حضور موثر اعضای خانواده در کنار یکدیگر و استفاده از فراغت جمعی را پدید می‌آورند و عطف به ابلاغیه اعلام شده باید به سخنان چند روز پیش آیت‌الله خامنه‌ای اشاره کرد که ایشان اشاره داشتند نباید فیلم و تئاتری ساخته شود که زمینه تخریب ایمان جوانان انقلابی را فراهم آورد. این دو گزاره در ابلاغیه و عطف به سخن برگزیده ایشان، موجب می شود که لزوم بازنگری در روند خروجی رسانه‌های مرجع تحت ارزیابی دقیق‌تر نهادهای اجرایی قرار بگیرد
گروه مرجع باید در رفتار متنی و فرامتنی بازنگری کنند؟

 اما در یکی از مهمترین بندهای این ابلاغیه، به اصلاح رفتار گروه‌های مرجع و برجسته سازی رفتارهای شایسته آنها و جلوگیری از شکل‌گیری گروه‌های مرجع ناسالم، اشاره شده است. کاملا مشخص است که منظور از این عبارات و اشارات چیست. گروه‌های مرجعی که تاثیر کلان بر شکل ظاهری و اندیشه‌ای توده‌ها دارند، هنرمندان هستند. طیف‌هایی که در متن تولیداتشان، سهوا یا عمدا، عزت خانواده را هدف قرار داده‌اند و با یک رفتارشناسی غلط در بطن جامعه به تاثیرات مخرب اجتماعی دامن می زنند.

 در سینمایی که ظرف اکران کلانش در طول سال 50 فیلم است، دویست بزرگداشت و پانصد جشنواره بی هدف برگزار می‌شود و شو مصرف‌گرایانه تاریخ مصرف گذشته ظاهرا هنری (شبه سیاسی) خاصی دائما در حال اجراست و این مسئله لطمه کلانی به فرهنگ عامه می‌زند.

 بانوان و مردان هنرپیشه به سمبل‌های تجرد یا ازدواج ها و طلاق‌های زود گذر بدل شده اند و با مدیریت غلط فرهنگی حاکم، قبح ازدواج و طلاق آسان با حضور سلبریتی‌وار در رسانه‌های مرجع به سادگی می‌شکند. در ابلاغیه منتشر شده توسط معظم له آمده است  پیشگیری از آسیب‌های اجتماعی و عوامل تزلزل نهاد خانواده بویژه موضوع طلاق و جبران آسیب‌های ناشی از آن با شناسایی مستمر عوامل طلاق و فروپاشی خانواده و فرهنگ‌سازی کراهت طلاق. در حالیکه چهره های معروف و مشهور سینما و تئاتر با متن و فرامتنی غلط به این نابسامانی موجود دامن می زنند و تراژدی طلاق را امری نه چندان نکوهیده نشان می‌دهند و در مواردی خاص پا را فراتر می‌گذارند و با داشتن برندهای رسانه مرجع به سادگی و بدون هیچ واهمه ای اقدام به ازدواج سفید می کنند و بدان می بالند.

باشد که مسئولان اجرایی گوش‌هایشان را از شمع‌های ذوب شده خالی کنند و مدیران فرهنگی، لبیک هایشان به منویات رهبری جنبه تبلیغاتی نداشته باشد./مشرق